از بس عادت کردیم همیشه از زائر این سؤال بیخود را بپرسیم؛ "دستت به ضریح رسید؟ توانستی ضریح را ببوسی؟" رفته رفته خیلیها هدف اول و آخر زیارت را در همین دیدند که جواب آبرومندی برای این سؤال داشته باشند! می روند خودشان را به هر زوری که شده به ضریح می رسانند تا اگر کسی از آنها پرسید، که صد البته خواهد پرسید، با افتخار بگویند: بله دستم رسید و بوسیدم ضریح را. کاش این سؤال بیخود باب نمی شد، و خیلیها را به اشتباه نمی انداخت که: هر زورش بیش اجرش بیشتر! هر که قدّش بیش قربش بيشتر! گرفتن ضریح و بوسیدن آن خوب است بدون شک، اصلا هم جالب نیست دور و بر ضریح خالی باشد، بحث فشار و آزار و اذیت زائر هم نیست که هر که آن وسط رفته، پیه له شدن را به خود مالیده و رفته! مسئله این است که قیمت زیارت، بسته به وصل شدن دست به ضریح نیست، به وصل شدن سیم دل به امام است. امامان ما کریمند و بزرگوار، دلشان نمی آید حال زائر را بگیرند و با حال گرفته راهیش کنند. اگر زائری هدف اول و آخرش گرفتن ضریح باشد و بس، دستش را می گیرند و به ضریح می چسبانند تا دلش نگیرد. اما اگر این زائر به حرم آمد تا با امام ارتباط بگیرد و سیم دلش وصل شود، باز نمی گذارند دلش بگیرد و ناکام برگردد. اگر کلاسش بالا رفت و خواست صدای امام را بشنود، با او حرف می زنند. و اگر به جایی رسید که تا امام را نبیند زیارت به دلش نمی چسبد و احساس می کند امام با او قهر کرده، خود را به او نشان می دهند. هر چه زائر بتواند با امام رابطهٔ عمیقتری بگیرد و دربارهٔ خواسته های ریشه ای تر و مهمتر و عالی تر با امام گفتگو کند، زیارت بهتری داشته است. دست کشیدن به ضریح و بوسیدنش هم آنقدرها هم که فکر می کنیم مهم نیست؛ شد شد نشد نشد. اگر ما بعد از زیارت از همدیگر سؤال می کردیم: "سیمت وصل شد؟" اوضاعمان خیلی بهتر بود. 


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

همسر بهشتی سایت دفتر نمایندگی آستان قدس رضوی شهرستان زابل با صدای بلند به دردات بخند... درآمد ۲۴ Kevin آموزشگاه فناوری یاری ( آموزشیاری ) دکوراسیون و اصول آن کسب درامد اینترنتی imenparto.rozblog.com بدون قیمت نخریم